1

شهید عباسعلی اعتباریان

نام پدر: عبدالعلی

تاریخ تولد : ۱۳۴۶/۲/۱

محل تولد:خوراسگان

محل شهادت: فاو

تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۲/۱۲


زندگینامه 

 سال ۱۳۴۶ آن زمان که گیسو پریشان زمین را نسیم بهشتی صفت اردیبهشت، شانه می زد، به زمینیان پیوست. به اشارت ایمان، نام حقیقت را با خویشتن زمزمه کرد و در خرابات معرفت، اوصاف بشری را ویران کرد. وضو که می گرفت بر تربت کمال و توحید نماز می برد و چون نسیم، سوار بر بال فرشتگان از هزاران مانع می گذشت و رشته هزاران علقه را می گسست. 

به گاه آموختن وجود را به دست معمار دانایی سپرد تا بنایی استوار از معرفت پی ریزد. تا مقطع هنرستان، نقشی خوش بر جانش نشسته بود که با اوج گیری مبارزات مردمی که کوچه های دلشان را با شادی استقلال و آزادی میهن آذین بسته بودند، به جمع آنان پیوست. پس از آنکه لبخندی آسمانی از جنس آزادی بر لبان وطن نشست، خرمن تیرگی جنگ وجودش را بی قرار کرد. عباس که در دل بیدارش شعله ای سرخ و اهورایی از جبهه را احساس کرده بود، پس از فراگیری فنون نظامی در پادگان الغدیر اصفهان» قدم به خاک تفتیده و زخمدار جنوب نهاد. نزدیک به چهارسال، با شرکت در عملیات های متعددی چون «بیت المقدس»، «محرم»، «خیبر» و «بدر» نام بلند عشق و حماسه را فریاد زد. یکبار نیز در عملیات «بدر»، مجروح گردید و سرانجام سال ۱۳۶۴ طی عملیات «والفجر ۸ »در «فاو» به عرش نشینان پیوست. 


فرازی چند از وصیت نامه شهید بزرگوار:

«… عزیزانم، نگذارید عمر چند روزه دنیا شما را فریب دهد. بدانید که آخرتی و معادی و قیامتی در پیش است و آنجا شناخته خواهیم شد. من هم فقط به این خاطر به جبهه آمدم که اسلام را در خطر دیدم. ناموس و حرمت این کشور در خطر بود و امامم و رهبرم واجب دانست که به سوی جبهه ها بشتابم. آخرین سخنم و پیامم را با خونم خواهم نوشت و هشدار خواهم داد که ای مسلمین جهان! به هوش باشید که ألیس الصبح بقریب ….»


شهر شهیدان خدا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *