طلبه شهید محمد مهدی درخش
طلبه شهید محمد مهدی درخش در سال 1342در شهر مبارکه دیده به جهان گشود و با پشت سرگذاشتن دوران راهنمایی در سن 16 سالگی وارد حوزة علمیه اصفهان شد و با آموختن معارف دینی، به سیر معنوی پرداخت، تا اینکه شاخسار روح عارفانهاش مملو از شکوفههای معرفت گشت و روزنهای از نور در مقابل دیدگانش گشوده شد، روزنهای که سر منشأ سعادت جاودانگی او شد و آن ورود به جبهههای نبرد بود. پس قدم در این راه نهاد و با شرکت در چندین عملیات، سرانجام درخت بارور وجودش در اسفندماه سال 1362 در منطقة عملیاتی خیبر قطع شد و عمر پر سرمایهاش با شهادت به پایان رسید. بارزترین خصیصه اخلاقی شهید محمّدمهدی درخش، اخلاص در تعبد و بندگی بود، در هیچ امری خدا را از نظر پنهان نداشت و مقیّد بر انجام واجبات و اتیان مستحبات بود و اگر در این راستا فعل مکروهی را انجام میداد، خویش را مجازات میکرد تا دیگر در انجام آن عمل، دچار سستی و اهمال نگردد. بنده افتخار داشتم تا در بهار 1361 در عملیات فتح المبین ، مدتی همرزم شهید محمد مهدی باشم. به خاطر دارم زمانی را که تنها یک روز به آغاز عملیات مانده بود. بعد از دریافت نامهای از یکی از علمای بزرگوار اصفهان خطاب به شاگردشان شهید ردانی پور مبنی بر معرفی خود راهی مقر لشکر امام حسین(ع).در پادگان دوکوهه اندیمشک مستقر بود، شدم. در دو کوهه شهید ردانیپور را ملاقات نمودم و نامه را به دستش دادم، شهید ردانیپور با رویت نامه گفت: چون زمان شروع عملیات فرا رسیده و حضور شما در اینجا از نظر نظامی قابل توجیه نیست، باید به اصفهان بازگردید. پس با حالتی از یأس و ناامیدی در پادگان دوکوهه سرگردان بودم که شهید محمدمهدی را دیدم که در حال آماده شدن جهت انتقال به منطقه عملیاتی بود وقتی ماجرا را برایش شرح دادم. ایشان لبخندی زد و با آن چهره مهربانش گفت: من تخلیه مجروح فلان گروهان امدادی هستم شما هم به عنوان یک نیروی امدادی همراه ما به منطقه بیایید لذا با تدبیر ایشان و شهید احمد شهیر وارد هلیکوپتر شنوک شدم و به منطقه عملیاتی تیشکن و دالپری منتقل شدیم . در شب عملیات که مقارن با شب عید نوروز 1361 بود، پا به پای شهید محمد مهدی در حالی که دوطرف برانکارد را گرفته بودیم، بعد از گذشتن از مسیر بسیار صعب العبور کوهستانی به خط مقدم دشمن رسیدیم که متأسفانه به علت آمادگی دشمن، عملیاتی صورت نگرفت و به عقب برگشتیم. در شب دوم عید نوروز، عملیات صورت گرفت که به علت مخالفت فرماندهی گردان، من نتوانستم در آن شب محمد مهدی را همراهی نمایم لذا محمّدمهدی در حالی که لباس رزم بر تن و عمامه بررسر داشت پا به پای رزمندگان اسلام به قلب بعثیان کافر یورش برد و فردای آن روز در منطقه عینخوش (پشت باغ طالقانی) ایشان را در جمع رزمندگان مبارکه ای زیارت کردم.
راوی: علیرضا اسلامی فر