1

 

سردار شهید عبدالرسول زرین

تک تیرانداز لشکر 14 امام حسین

تصاویر کمتر دیده شده از شهید زرین

شهید عبدالرسول زرین، چریکی است که به قدری در دل دشمن وحشت انداخت که از طرف دشمن بعثی به صیاد خمینی معروف شد. شهید زرین پس از آنکه به تنهایی یک تپه را که یک گردان از پس آزاد‌سازی آن برنیامده بود، تصرف کرد از جانب حاج حسین خرازی به “گردان یک‌نفره  معروف شد.

زندگینامه:
شهید عبدالرسول زرین  درسال 1320 در اطراف شهرستان گچساران چشم به جهان گشود . در 4سالگی پدر ودر 6سالگی مادرش را از دست داد ، سرپرستی او را دایی اش بر عهده گرفت ، در 10 الی 12 سالگی با بیداری فطرت حق جویانه احساس کرد حق خود و نزدیکانش را دیگران پایمال کرده اند ، تصمیم به هجرت از آن محیط گرفت این نوجوان یتیم خدا جوی در 12 سالگی بعد از طی طریق کوه و دشت تنها به اصفهان رسید وبعد از مدتی کار و تلاش تشکیل خانواده داد ودر سن 36 سالگی اقوامش را که در کودکی گم کرده بود در اصفهان پیدا کرد.
زرین منزل و مغازه ای با شغل لباس فروشی در حوالی مسجد باباعلی عسگر اصفهان تهیه کرد و مرتبا و عاشقانه در خانه خدا حضور یافت و ازنیایش با رب البیت و تماس با روحانیون سیری نپذیرفت ، عشق به خدا ومبلغین دین خدا و برائت از دشمنان خدا سراپای وجود او را تسخیر کرد ، در تظاهرات ضد طاغوت شرکت می کرد و مزاحمت های ساواک بر اراده محکم و مومنانه اش برای تحقق فرامین امام خمینی (ره) کوچکترین خللی ایجاد نکرد تا این که رژیم پوسیده ستم شاهی افول و آفتاب درخشان حکومت اسلامی طلوع نمود وهمگان را از جمله شهید زرین را به حمایت جانانه بر می انگیخت تا این که جنگ مستکبران و ایادی آن ها در کردستان و سپس خوزستان شروع شد ، در این هنگام شهید عبدالرسول زرین که افتخار عضویت در سپاه اصفهان را داشت به غرب کشور اعزام شد و مردانه و هوشیارانه به سرکوبی ضد انقلاب پرداخت .
وبعد از آن سراسیمه به جبهه جنوب شتافت و تحت فرماندهی سردار شهید حاج حسین خرازی و سردار رحیم صفوی به نبرد پرداخت . وی در جبهه ها نقش منحصر به فردی را ایفا کرد ودر جنگ های نا منظم و دیگر عملیات ها به عنوان تک تیر انداز ، نقش حساس وظریف خود را بازی کرد و چنان ضربات مهلکی را ماهرانه به ایادی دشمن وارد کرد که سپاه خصم را بعد از تلفات سنگین مادی و انسانی دچار سر گیجه وتحیر نمود .
 شهید حاج حسین خرازی سر لشگر پر آوازه جبهه اسلام ، زرین را به خوبی می شناخت و در باره اش حرفهای زیادی زده است ، رابطه این دو رابطه پدر و فرزندی بوده و بارها همدوش با یکدیگر صحنه های پر خطر ونفس گیر را در کردستان وجنوب به چشم دیده اند. زرین بارها زخمی شده بود و60 درصد از کار افتادگی داشت ، شهید خرازی معافیت او را از رزم صادر کرده بود اما نشستن برای این رزمنده دلاور معنائی نداشت ، و اگر نشستن و تسلیم را می شناخت در نوجوانی جسارت ترک موطن را نداشته و سرگردان بیابان وحشی نمی شد .
شهید خرازی می فرماید: شهید زرین قبل از شروع جنگ تحمیلی در کردستان ودر گروه ضربت خیلی خوب خود را نشان داد. دیوان دره و آوردگاه گاران شاهد دلاوری های اوست . گروه ضربت به فرماندهی حسین خرازی به هر وحشت کده ای سرک می کشید ، وبارها با هنر این پلنگ کوهستان یعنی زرین از مهلکه ها گریخته و نشانه گیری های دقیق او ، بیشترین آسیب ها را به دشمن زده است .
تک تیر انداز سرشناس نبرد ، بارها آتش بار دشمن را در ارتفاعات صعب العبور ، فقط با یکبار فشار دادن ماشه تفنگش خاموش کرده است .
با شروع جنگ تحمیلی به جبهه های جنوب آمده وتا اسفند ماه 62 به طور مداوم در اکثر عملیاتهای جنوب و غرب حضور فعال داشته است .
مسئولیتهای مختلفی از جمله فرماندهی گردان ومحور را بر عهده داشته و گروههای مختلفی را آموزش داده وبه عنوان تک تیر انداز ، بین گردان ها فرستاده است .
این ادعای بزرگی است ولی اتفاق افتاده ، شوخی نیست ، این مطلب به تائید حاج حسین خرازی رسیده است و قول اوست که به وسیله سلاحش چند هزار دشمن بعثی را به هلاکت رسانیده و چندین فرمانده ارشد عراقی را از میان برداشته است. چند تپه را به تنهائی تصرف نمود، تپه هایی که زرین تصرف کرده به نامخودش نام گذاری کرده اند .
شهید خرازی در مورد دلاوری های این شهید فرموده است : انگار که ایشان جنگی به دنیا آمده بود و در جای دیگر ایشان را گردان تک نفره زرین خطاب کرده بودند بدین لحاظ که او به اندازه یک گردان موثر بود.
زرین بسیار ساده و صمیمی بود تواضع وفروتنی عجیبی تمام وجودش را فرا گرفته بود ، حتی ذره ای تکبر از او دیده نشد ، با نگاه به قامت خاکی وظاهر بسیار ساده اش هیچکس نمی توانست باور کند که او همان تک تیر انداز بزرگ است . سرانجام روح این مجاهد با صفا و سر باز مخلص لشگر امام حسین(ع) بعد از بارها مجروحیت و به یادگار گذاشتن 7 فرزند و ده ها نکته عبرت انگیز با عشق به حسین بن علی (ع) در عملیات خیبر به ملکوت اعلی پیوست و در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.

خط

خاطرات

خط

شکار تک تیرانداز بعثی و دیدار با امام

موضوع از این قرار بود که تک تیرانداز خبره عراقی (که حدود 15 نفر از بهترینهای لشکر امام حسین من جمله سردار شهید کردآبادی و سردار شهید فروغی را به شهادت رسانیده بود) شهید زرین را هدف قرار می‌دهد که تیر به لاله چپ گوش ایشان برخورد می نماید و در جایی دیگر آن شهید بزرگوار پس از یک شبانه روز تک تیرانداز عراقی راغافلگیر می نماید و او و کمکی آن عراقی را به درک واصل می گرداند.
تصویر او را امام خمینی(ره) دیده بود و وقتی این شهید بزرگوار به دیدار امام رفته، ایشان او را شناخته بود.

خط

فاتحه ای برای هدف هایش

در یکی از عملیاتهای تک نفره شهید، توفیق همراهی با سردار نصیبم شد، به محل مورد تایید شهید نزدیک شدیم و ایشان به بنده فرمودند کاملاً بی حرکت بمان، بنده نیز اطاعت کردم ایشان آماده شلیک به طرف دشمن شدند و سکوت همه جا را فرا گرفته بود که دیدم سردار بی ادعای میدان نبرد در حال زمزمه با خدای خود است کمی نزدیک آمدم و به قول معروف گوش تیز کردم و نجوای شهید که همراه با قطرات اشک بود را شنیدم که می فرمود : خدایا من برای تو می کشم، نه برای نفسم و بعد دو آیه شریفه (و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی) و (وَجَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ یُبْصِرُونَ) را تلاوت نمود.
سپس در پایان کار شروع به خواندن سوره های حمد و توحید نمود، رو به آن بزرگوار نمودم و گفتم برادر زرین چه کار می کنید و ایشان فرمودند اینها خیلی هاشان به اجبار وارد جنگ شده اند و من هم بر حسب وظیفه ام دشمنان دین خدا را از روی زمین حذف می کنم و برایشان یک فاتحه می خوانم.
تازه اینجا بود که به روح بلند معنوی و اخلاص شهید عبدالرسول زرین پی بردم و واقعاً روح بلند این شهید بزرگوار را احساس نمودم و او مصداق بارز روایت عاش سعیدا و مات سعیدا بود.

خط

وصیت نامه 

خط

بسم الله الرحمن الرحیم


إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُم بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ
در حقیقت‏ خدا از مؤمنان جان و مالشان را به بهاى اینکه بهشت براى آنان باشد خریده است همان کسانى که در راه خدا مى‏جنگند و مى‏کشند و کشته مى‏شوند این به عنوان وعده حقى در تورات و انجیل و قرآن بر عهده اوست و چه کسى از خدا به عهد خویش وفادارتر است پس به این معامله‏اى که با او کرده‏اید شادمان باشید و این همان کامیابى بزرگ است
با درود و صلوات بر معلم حماسه آفرین و رزم آفرین و غرور آفرین رزمندگان اسلام امام حسین علیه السلام و با درود بر شاگرد مکتب او امام خمینی دام ظله و با درود بر خانواده های معظم شهدا و جانبازان انقلاب ، این شهدای زنده
وصیت نامه ی خود را آغاز میکنم :
ای امت شهید پرور، ما بر حسین اقتدا نموده و به گفته امام عزیزمان مثل حسین وارد جنگ شده ایم و مثل حسین باید به شهادت برسیم .
و حسین به ما یاد داده است که هیهات من الذله که هیچ زیر بار ذلت و خواری نرویم و این معلم ماست که راه را روشن نموده و این خون ناقابل من از تبعیت از رهبری حسین به زمین ریخته شده  و حفاظت خون شهدا این است که تابع رهبر کبیر انقلاب بوده و سخنان آن را گوش فرا دهیم چرا که صحبت های امام از خودش نیست بلکه از قرآن است و عترت.
و مسئله دیگر اینکه به ما گفتندامام عزیزمان که فرمودند : دامن زدن به اختلاف معصیت است و اختلافات که شیطانی و حیوانی است دست نزنیم و اعتصام بجوییم به حبل الله تا بلکه با وحدت خودمان و وحدت شیعه و سنی انقلاب را به جهان صادر نماییم.
رسول الله فرمودند که اتحاد مایه رحمت و تفرقه مایه عذاب در دنیا و آخرت است.
پس وحدت را حفظ نموده تا ضربه از دشمن داخلی و خارجی نخوردیم و در خط ولایت فقیه که همان ولایت رسول الله و ولایت رسول الله همان ولایت الله است قرار گیریم. انشاالله
پدران و مادران شهدا بدانید با این مجاهدتتان پسرتان را در راه خدا هدیه نموده اید و در دنیا و آخرت سربلند و در روز قیامت نزد شهدا و رسول الله رو سفید خواهید بود که خدا انشاالله به شما صبر و اجر صابران را به شما عنایت فرماید.
ای مسئولین و ای کسانی که مسئولیت کارهای اجرایی در دست شماست بدانید این کارها مسئولیت و تعهد است در قبال اسلام و خدای نکرده اگر هوای نفس بر شما غلبه کند به زمین میخورید مثل بنی صدر و امثالهم و اگر با توکل بر خدا همه کارهایتان اعم از نفس کشیدن و خشم و غضب و دوستی تان و جنگ و جهاد و حرف زدن و اعمالتان برای او باشد در دنیا و آخرت سربلند خواهید بود. که اگر مسئولین از روی هوای نفس خود کار کنند به خون شهدا و خانواده شهدا و معلولین و مصدومین و مجروحین خیانت نموده اند و نه دنیا را دارند و نه آخرت را.
ای مردم، من حقیر که مدتهای زیادی در جبهه ها بوده ام به عشق امام حسین آمده ام و امام حسین است که به من این شور و شعف را داده است که اگر به شهادت برسم سعادت و اگر پیروز شوم باز هم سعادت .
همسر و فرزندانم بدانید که پدرتان به امام حسین اقتدا نموده و شما اگر بخواهید راه من را ادامه بدهید به زینب قهرمان کربلا اقتدا نمایید . مردن حق است. چگونه مردن، شرط است که آیا با شرافت بمیرم و یا با ذلت ، که من مرگ با شرافت و سعادت را انتخاب نموده ام و از شماها میخواهم جهت شادی من به نماز جمعه و جماعت و روضه خوانی ها که برای ائمه هست و کلیه ی راهچیمایی هایی که به نفع اسلام و قرآن است در حد مقدور شرکت نمائید و در پایان از کلیه کسانی که با من سر و حسابی داشتند میخواهم من را حلال نمایید . به امید فتح کربلا و بعد قدس و به امید پیروزی اسلام بر استکبار جهانی.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار رزمندگان اسلام نصرت و یاری بفرما            

 والسلام علیکم و رحمت الله

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *