طلبه شهید مسعود خدارحمی
طلبه شهید مسعود خدارحمی در سال 1361 در مدرسة علمیة امام محمّدتقی(ع) شهرمبارکه توفیق آشنایی با این شهید بزرگوار را داشتم بعد از مدتی به اتفاق ایشان و جمعی دیگر از دوستان جهت فراگیری علوم دینی، رهسپار شهر قم شدیم و با ایشان در دروس اساتید مبرز حوزه همچون مرحوم آیتاله اعتمادی و مرحوم آیتاله وجدانی فخر شرکت مینمودیم و بعضی از دروس را با ایشان و به همراه شهیدان ایرانپور و خاکسار به مباحثه مینشستیم. مسعود در طول تحصیل دروس دینیه، در چند نوبت عازم مناطق عملیاتی شد، دومین بار اعزامش روزی بود، که ایشان در مدرسة علمیه امام محمّدباقر(ع) نزدم آمد و از من خواست تا همراه او جهت اعزام به جبهه آماده شوم. پس به اتفاق ایشان و آقای مظاهری از طریق ایستگاه قطار به سمت اهواز حرکت کردیم و روز 30 آذر ماه 1364 به اهواز رسیدیم و بعد از گرفتن حکم مأموریت، هر سه نفر به تیپ 18 الغدیر، اعزام شدیم. با توجه به اینکه دو، سه روزی بیشتر تا شروع عملیات کربلای4 باقی نمانده بود و امکان اعزام ما به عملیات مقدور نبود و لیکن با اصرار زیاد، موافقت سردار اکبر توکلی مسئول ستاد تیپ را جلب نموده و در غروب روز دوم دیماه 1365 ، به وسیلة آخرین ایفای حامل رزمندگان، وارد منطقه عملیاتی کربلای چهار در خرمشهر شدیم، آن شب قرار بود ما به همراه دیگر رزمندگان تیپ الغدیر، در عملیات کربلای 4، شرکت نمائیم. ولی بدلایلی عملیات مذکور با موفقیت توأم نبود و آن شب تیپ الغدیر نتوانست در منطقه عمل کند، تا روز دهم دیماه در خرمشهر ماندیم و سپس با شهید خدارحمی به پایگاه شهید مدنی لشکر هشت نجف اشرف که محل استقرار رزمندگان مبارکهای بود، سری زدیم، و من شاهد بودم که ایشان به رزمندگانی که به علت شهادت همسنگران و دوستانشان، غمگین و ناراحت بودند، روحیه و امید میداد. روز دوازدهم دیماه 65 به ما خبر دادند که جهت اعزام به منطقة فاو، آماده شویم لذا به اتفاق شهید خدارحمی به سمت فاو حرکت نمودیم (علت اعزام ما به فاو این بود که قرار بود، در نوزدهم دیماه عملیات کربلای پنج در منطقه شلمچه برگزار شود و پیشبینی شده بود که هنگام برپایی عملیات، دشمن در فاو پاتک بزند) پس به اتفاق شهید خدارحمی در فاو بودیم که عملیات عظیم کربلای پنج در شلمچه آغاز گردید و دشمن با دو پاتک بسیار شدید در منطقه فاو میخواست روحیه رزمندگان را تضعیف نماید که شهید خدارحمی را مشاهده کردم در حالیکه لباس رزم بر تن و عمامه بر سر داشت در خط پدافندی فاو با سرکشی از سنگرها به بچههای رزمنده روحیه میداد. شهید خدارحمی بسیار تلاش میکرد تا به منطقة عملیاتی کربلای پنج اعزام گردد و در آنجا به رزمندگان خدمت نماید. تا اینکه در بیست و یکم دیماه 1365 بعد از هشت روز استقرار در خط پدافندی فاو بالاخره با شهید خدارحمی به منطقه عملیاتی کربلای پنج اعزام شدیم و بلافاصله شهید خدارحمی بعد از استقرار در شلمچه، در گردان مالکاشتر به فعالیت پرداخت. تا اینکه طبق دستور مسئولین به سنگر جنگ روانی اعزام شدیم.بعد از مدتی با شهید خدارحمی جهت مرخصی به مبارکه برگشتیم . ایشان تا روز یازدهم بهمنماه در مبارکه حضور داشت و سپس تصمیم گرفت به جبهه بازگردد و یاریگر رزمندگان اسلام در ادامة عملیات غرورآفرین کربلای پنج باشد. پس ایشان به اتفاق جمعی از رزمندگان اسلام همچون روحانیون شهید شعبانعلی جمشیدیراد و قدرتاله خاکسار در گروهانی به فرماندهی شهید رحمتاله زمانی، در تاریخ دهم اسفندماه 1365 در یکی از مناطق بسیار حساس شلمچه به سوی دشمن بعثی یورش میبرند که متأسفانه ایشان به اتفاق جمعی از همرزمانش در محاصرة نیروهای دشمن قرار میگیرند و همة آنها به فوز عظیم شهادت نائل میآیند . سالها از پیکر پاک شهید مسعود و همرزمانش خبری نبود تا اینکه بعد از تفحص در سال 1375، اجساد مطهر ایشان شناسایی شده و جسم پاک و مطهر شهید خدارحمی بعد از تشییع باشکوهی در گلستان شهدای محله قهنویه به خاک سپرده میشود