1

یادداشت های سردار شهید حاج محسن زهتاب 

 

از فرماندهان عملیاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 

 

شهیدی که کومله به او لقب عقاب کردستان داده بود 

قسمت اول

قسمت دوم

سردار شهید حاج محسن زهتاب در 4 خرداد 1343 ، در شهر اصفهان متولد شد ، شهید زهتاب سالهای اول انقلاب و گوشه ای از زندگینامه خود را در یادداشت های روزانه اش اینگونه بیان میکند :

” دوران پر افتخار انقلاب و لحظات سرنوشت ساز آن را با تمام دسیسه ها، تجهیزات و نیروهای دشمنان با اتکاء به خداوند، ایمان قلبی ملت و رهبریت با عظمت رهبر انقلاب پشت سرگذاشتیم، تا سرانجام در ۲۲ بهمن ۵۷ به پیروزی رسیدیم . بعد از پیروزی انقلاب، مدتی در دفاع شهری اصفهان و کمیته ی ۲۹ خیابان زینبیه به فعالیت مشغول شدم. چند ماهی گذشت و تصمیم گرفتم به تحصیل ادامه بدهم ، در دوران انقلاب من تازه وارد دوره هنرستان شده بودم و اوایل سال بود که مدارس کلا تعطیل شده، انقلاب به اوج خود رسیده بود برای همین باز به هنرستان رفتم و ادامه تحصیل دادم . بعد از اتمام سال اول هنرستان، ۳ ماه تابستان را مجددا به سپاه آمدم و برای مدت یک ماه به پادنای سمیرم رفتم. علت رفتن من و تعدادی دیگر از برادران به آنجا این بود که از جانب عشایر، تحریکاتی توسط ناصر خان و خسروخان شده بود، که مسایلی را این تحریکات به بار آورده بود. خوانین آن منطقه با رهبری این دو خود فروخته، دست به حرکاتی مسلحانه زده بودند و در کنار این حرکت نیز فشار زیادی به بعضی از ساکنان آن مناطق آمده بود. قبل از اتمام تابستان مراحل تسویه حساب را از سپاه انجام دادم تا اینکه باز با شروع سال تحصیلی به هنرستان بروم [سال دوم رشته برق] و ادامه تحصیل بدهم که با شروع سال تحصیلی هم از سوی اجانب فتنه دیگری بر پا شد و از بعضی نقاط مرزی ایران، عراق دست به تجاوزاتی زد.”

شهید زهتاب پیش از آغاز جنگ تحمیلی وارد منطقه کردستان شد و مسئولیت هایی را در مناطق مختلف آن دیار عهده دار گردید که از جمله آن میتوان به فرماندهی سپاه دهگلان و فرماندهی عملیات سپاه سقز اشاره نمود . حاج محسن زهتاب در طول مدت حضور خود در کردستان 4 مرتبه دچار مجروحیت گردید که در دفترچه یادداشت خود سه مرتبه آن را بدین شرح نوشته است : 

سردار شهید حاج محسن زهتاب

شهید حاج محسن زهتاب که چندین سال در کردستان حضور فعال و عملیاتی داشته است و شرایط آن منطقه را درک کرده و نسبت به مسائل توجیه بوده ، از عدم توجه مسئولین به مسائل منطقه هموراه انتقاد داشته است که در یادداشت های خود اینگونه بیان میکند :

 

“مدت ۷ سال است که در کردستان هستم از همان اوایل که آمدم تا به حال ماجراها و جنگ ها و صحنه های زیادی از اتفاقاتی که در کردستان افتاده است را به عینه دیده ام شهادت ها، اسارت ها، خرابی ها، سوختن ها و …

خلاصه اگر خاک این منطقه، سرسبز و حاصلخیز است از برکت خون انبوه شهیدان جان داده در این منطقه است. خاطرات این ایام برایم بیشتر حالت رؤیا دارد و اگر چنانچه تصمیم به بازگویی آن خاطرات را بگیرم برای خودم باور کردنی نیست. نیروهای اعزامی از شهرهای مختلف ایران به کردستان زیادند شاید از جمع ۱۵۰۰۰۰ نفر نیرو در کردستان درصدی خیلی محدود نسبت به مسائل کردستان توجیه هستند. بسیاری از افراد هستند که آمده اند کردستان اما تا به حال حتی در لفظ هم مسائل کردستان را درک نکرده اند. یک زندگی خیلی عادی برای خود تدارک دیده اند و به طور کل اصالت پاسداری خود را نیز فراموش کرده اند.
در کردستان افرادی داریم که سالها است در این منطقه هستند و در شهر خودشان به عنوان یک رزمنده ای که چند سالی در جبهه حضور داشته اند ، مشهورند اما شاید نحوه تیراندازی با سلاح کلاشینکف را هم بلد نباشند و شاید امثال این افراد بسیارند. در خود شهر سقز تعداد زیادی پاسدار داریم که اگر بخواهیم حساب کنیم شاید از هر ۱۰۰ نفر پاسدار ۱۰ نفر در عملیات و در جنگ حاضر باشند گویی فراموش شده است که سپاه برای چه تشکیل شده است.”

 

این یادداشت ها ادامه دارد و در آینده نزدیک به برکت خون شهدا منتشر خواهد شد …

با تشکر از زحمات فراوان دکتر رسول زهتاب بردار شهید

2 نظر برای “یادداشت های یک شهید

  1. Avatar امیر حسین حبیبی گفت:

    تشکر از شما بابت این مطلب

    1. Avatar حسین نهالی گفت:

      بله واقعا عالی است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *